-
پنجا اُ نُ
1394/07/28 22:51
فک کنید لبِ مرزِ ایران وایسادید، یه لاکپشت توی دستِ راستتونِ و توی دست چپتون هم اینترنت قرار داره. حالا جفتشون رو باهم ول کنید. به نظرتون کدوم زودتر می رسه؟!
-
پنجا اُ هَش
1394/07/27 21:38
I hate this month
-
پنجا اُ هَف
1394/07/26 01:43
یکی از خوبی های تنهایی زندگی کردن اینه که وقتی میری حموم، احیانا اگه حولت رو یادت رفته با خودت ببری، می تونی بعدش فاتحانه در حموم رو باز کنی و با خیالِ راحت دنبال حولت بگردی.
-
پنجا اُ شیش
1394/07/25 23:13
هیچ وقت اون شب رو یادم نمیره. دیروقت بود و توی تاکسی نشسته بودم، داشتم از سرِ کارم بر می گشتم خونه. تنها مسافرِ پیرِمرد بودم که روی صندلیِ عقب درست پشتِش نشسته بودم. یه پیرِمردِ حدود شص سال سن. موهایی که کامل سفید بودن. چشمایِ مهربون. زیرِ لب یه آهنگِ قدیمی رو به صورتِ زمزمه می خوند. انگار که جایِ خیابون از لای...
-
پنجا اُ پن
1394/07/24 21:10
سر انجام از پله ها بالا رفت و در همان حال خاطره ی سخنان ویلمِ نگهبان از ذهنش گذشت که [گفته بود] دادگاه به سمت جُرم کشیده می شود. بنابراین اتاق تحقیقات به احتمال زیاد در همان راه پله ای قرار داشت که او بر حسب تصادف انتخاب کرده بود. نوشته فرانتس کافکا-محاکمه
-
پنجا اُ چار
1394/07/23 23:07
چند روزی هستش که می خوام راجع به این موضوع بنویسم. واسه این ننوشتم که می خواستم راجع به اتفاق رخ داده، مطمئن بشم. خُب، بیاین فرض کنید که خونه ای که توش دارم به تنهایی زندگی می کنم سقف نداره و شما به طور موقت از بالا من رو نگاه می کنید که مشغول خوردن شامم هستم. مطمئنم که، تنها چیزی که تو اون لحظه توجه تون رو جلب می کنه...
-
پنجا اُ سِ
1394/07/23 21:00
And if we should die tonight, we should all die together Raise a glass of wine for the last time I see Fire-Ed sheeran
-
پنجا اُ دُ
1394/07/21 22:19
می خوام راجع به یه انیمیشن صحبت کنم. بالاخره بعد از سالها یه فیلم فوق العاده دیدم. وقتی این فیلم رو دانلود کردم به هیچ عنوان انتظار این رو نداشتم که با انیمیشن Wall-E رقابت کنه. ولی تونست این کار رو انجام بده و چه بسا جایگاه بالاتری رو بدست بیاره. من نمی دونم ایده این فیلم به ذهن کی رسید اولش. ولی از همین تریبون می...
-
پنجا اُ یک
1394/07/21 20:07
Remember us
-
پنجا
1394/07/20 15:38
خُب. من ریسک کردم. حقیقتش اینه که تو یک ماهِ اخیر داشتم بِش فکر می کردم و این اواخر دنبال جواب، واسه این سوال بودم که آیا من شکست خوردم یا نه؟ دیگه امروز سعی کردم با خودم روراست باشم. به خودم خیلی آروم بدون اینکه هیجانی ایجاد بشه حالی کردم که شکست خوردم. اولین شکست کاری در مقابل یک ریسک. حالا من دُ تا انتخاب دارم،...
-
چل و نُ
1394/07/18 19:17
- منو بیشتر دوس داری یا کارِت رو؟ (+کارم رو - پس برو با همون حال کن) +تو رو
-
چل اُ هَش
1394/07/18 01:35
نوشتن برای کافکا بیان اندیشه ای نیست که در عالم خیال به عنوان الهامی هنری به ذهنش راه یافته، نوشتن برای کافکا کوششی است یأس آلود برای هضم کردن تأثیراتی که زندگی روزانه، آدم ها، خنده ها، تمسخرها، نیش و کنایه ها، محبت ها، آشناها و غریبه ها بر او می گذارند. نوشتن برای او تلاشی است که شاید پرونده ی روز بسته شود و امکان...
-
چل اُ هَف
1394/07/17 16:20
روبیک نو می خوام. خریدمش.
-
چل اُ شیش
1394/07/16 05:40
این قدرت انتخابِ دوس داشتنی ... مثل یه تاس می مونه که همه طرفش یه عددِ و ما هر دفعه که می ندازیمش ذوق زده می شیم.نه به خاطرِ عددی که قرارِ بیادبلکه به خاطر این موضوع که به خودمون میگیم: آره تاس رو من انداختم. ولی ما عدد تاس یکی دیگه بودیم که قبلا مارو انداخته. همه ی ما از اون لحظه ای که به دنیا اومدیم، تمام انتخاب...
-
چل اُ پن
1394/07/15 22:54
یه مرد باید طوری زندگی کنه که تو زندگیش هیچوقت و هیچوقت دستش رو سمت کسی دراز نکنه. اگه کسی اینکار رو انجام بده، بر میگرده به اینکه اشتباه خودش در گذشته باعث دست درازیِ الانش شده (این جمله رو دُ بار بخونید،مهمه). شاید خیلی سختگیرانه باشه، ولی یه چیزی: باید سخت گرفت.
-
چل اُ چار
1394/07/14 00:57
Where Are you
-
چل اُ سِ
1394/07/11 19:18
اگه قرار باشه یه روزی یه ماشین زمان به وجود بیاد،.. .
-
چل اُ دُ
1394/07/10 21:38
-باهام می رقصی؟ +نه. -چرا؟! + رقص بَلَد نیستم. -کاری نداره که، فقط دستامو بگیر. + پاهامو چکار کنم؟
-
چل اُ یک
1394/07/10 01:35
امروز بعد از سالها تونستم زمان رو متوقف کنم. رفتم یه گوشه از خونه وایسادم. دستم رو بُردم تویِ مغزم. اعصابم رو ازش بیرون کشیدم. خیلی آروم گذاشتمش زمین و تا می خورد لگد مالش کردم.حتی به این موضوع هم فکر کردم که چرا تو خونه پُتک ندارم تا ضربه های سهمگین تری وارد کنم. امروز نگذشت.انگار که از دیشب قرارِ فردا صبح ادامه راه...
-
چِل
1394/07/09 20:26
اعتراف می کنم اشتباه بزرگی انجام دادم.
-
سی اُ نُ
1394/07/08 22:23
F U C K the past
-
سی اُ هَش
1394/07/08 15:28
بنظرم گه گاه آدم باید همه وسایل خونه اش رو بریزه بیرون، خودش کل خونه رو رنگ بزنه و تمیز کنه. من در عین حال که منظمم می تونم نامنظمترین آدم روی زمین باشم. کافیه در خونه رو باز کنی و بیای تو خونه یهو بر میگردی به خودت می گی: واوو ... این آدم واقعا منظمه. بعدش در اتاقم رو باز کنی و چشمات رو تیز کنی و بگی: (هیچی نیاز نیست...
-
سی اُ هَف
1394/07/07 02:56
واقعا تمایل زیادی به این دارم که بعد از سرکارم به نزدیکای خونم که رسیدم بپیچم توی یه بار و ... . حیف که ایران بار نداره.
-
سی اُ شیش
1394/07/04 23:57
?Are you there The wonderful to know All the ghosts All the ghosts Freak my selfish out My mind is happy Need to learn to let it go I know you'd do no harm to me ... Anathema-Are you there
-
سی اُ پنج
1394/07/04 00:06
پاییز جان حس برتریِ خودت رو حس نمی کنی؟! اینکه یه سر و گردن از بقیه فصل ها بالاتری. اینکه وقتی میای آدم حس می کنه یه "قدرت" در رو باز کردِ و با قدم های محکمش میاد تو. عصای تو دستت رو یادم نرفته. پالتوی توی تنت رو یادم نرفته یا اون کلاهِ فیدورا رو.کسی هستی که از باختن نمی ترسه. کسی که اگه روی میزِ پوکر باشه و...
-
سی اُ چار
1394/07/03 18:25
پریدن توی آب یخ
-
سی اُ سِ
1394/07/03 00:19
این پُست به دلیل تغییر عقیده شخصی پاک شد.
-
سی اُ دُ
1394/07/01 17:17
صد درصد افرادی که عاشق همن و رشته ی عاشق پیشگی رو در روابطشون دنبال می کنند، بعد از اولین سکس میل می کنند به دسته ی صفر درصد. (دسته ی صفر درصد روابط عاشق پیشگی = دسته صد در َصد روابط تحمل پذیری). من عاشقای زیادی رو دیدم که بعد از یه برهه زمانی به دلایل مختلف شروع به تحمل هم کردند. عشق صرفاً تمایل ارتباط با طرف...
-
سی اُ یک
1394/06/29 19:13
Oblivion
-
سی
1394/06/28 01:39
اشتباه من از اونجایی شروع شد که از خودم پرسیدم: اگه اینجوری نبود، چجوری بود؟! نمی دونستم که این سوال هیچ وقت تموم نمیشه.