d i s a p p e a r e d

عناوین یادداشت‌ها

  • صد و چل و نه 1403/06/04 05:53
  • صدُ چلُ هشت 1399/01/27 09:17
    تغییر عجیبترین اتفاق می تونه باشه. تقریبن سه سال و سه ماه از آخرین روزی که من اینجا پست گذاشتم می گذره. سه سال و سه ماه ... . تغییر کردم. دنیا چرخید و منم چرخیدم. راضی بودم؟ نمی دونم. ناراضی بودم؟ نمی دونم. ولی همیشه یه چیز رو می دونم و اونم اینه که اگر من الان اینجا هستم، فقط به این دلیل هستش که باید فردا جایی باشم...
  • صدُ چلُ هفت 1399/01/25 03:30
    بنویسم؟
  • صدُ چلُ شیش 1396/10/19 22:01
    عزیز من، خون من کلینت ایستوود عزیز سلام، اول از همه باید بگم که در عجبم که چطور من این همه مدت این فیلم شمارو ندیدم، البته بارها شاید می خواستم ببینم و مقاومت کردم ولی خب بالاخره دیدمش. دوم اینکه باید بگم که ساختار و تابو شکنی حدی داره و شما اون حد رو رد کردی که البته همین فیلم شما رو کم نظیر و حتی بی نظیر کرد. توی...
  • صدُ چلُ پنج 1396/10/17 00:54
    به لابلای نت های موسیقی های خوب قَسَمَت می دهم: در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا ... . موسیقی متن
  • صدُ چلُ چار 1396/10/14 01:53
    گوش کنیم.
  • صدُ چلُ سِ 1396/10/08 12:28
    پارت اول: یه خونه قدیمی که دقیقن آخر کوچمون بود. یه دیوار قدیمی ام داشت. دیوار خونه های دگ همشون تقریبن نوساز بودن. در واقع کوچه رو می خواستی از اولش ببینی یاد یه دختری میفتادی که کل وصورتش رو آرایش کرده و یه چشمش مونده. از پنجره اتاقم می تونستم حیاط اون خونه رو ببینم. درختای میوه کوچیکی داشت. شاید به این خونه می خورد...
  • صدُ چلُ دُ 1396/10/02 04:38
    همه فکر می کنن با محبت و مهربون بودن میشه دل یکی رو بدست آورد. دروغ و دورویی از این بیشتر؟ یعنی واقعن بخوای دل یکی رو بدست بیاری بهش محبت می کنی؟ محبت کردن یه عکس العمله مثل عصبانیت. حالت خوب باشه دوس داری محبت کنی و حالت بد باشه زودتر از موعد عصبانی میشی. پس نتیجه می گیریم وقتی واسه دل بدست آوردن داری محبت می کنی،...
  • صدُ چلُ یک 1396/09/13 22:03
    - فکر نمی کنی با این حرفات ناراحت میشم؟ + فکر نمی کنی این حرفام به خاطر حرفایی هست که زدی و ازت ناراحت شدمه؟
  • صدُ چِل 1396/09/10 22:16
    اگه زندگیم رو به هزار بازه زمانی مختلف بخوام تقسیم کنم، تک تک این بازه های زمانی، من دچار تغییر شدم. شاید بخواید بگید این طبیعیه ولی من میگم گسترده تر از طبیعیه ولی تنها چیزی که تو تموم این بازه ها تغییر نکرده علاقه شدید من به فیلم و سریاله. هرچی که فکر می کنم میبینم منظم ترین بخش زندگی من هارد اکسترنالم و فولدر...
  • صدُ سی اُ نُ 1396/09/08 22:03
    هرچی میگم تو تصور کن. دقیقن رو تختت خوابیدی به پشت؛ پتو رو کشیدی رویِ خودت، درواقع پتو تمومه بدنت رو پوشونده و تا بالای سینت کشیدیش و دستاتم بیرونه.تا اینجاشو تصور کردی؟ خب حالا فک کن پاهاتم حالت هشتی هستش.یعنی زانوهات خمه و یه فضای خالی بین پاهات زیر پتو وجود داره. حالا یه موجودی رو تصور کن که سعی داره از بغل هشتی...
  • صدُ سی اُ هَش 1396/09/05 21:19
    خب بدون هیچ برنامه ریزی ای دوباره به صفحه"یادداشت جدید" اومدم و امیدوار در این جهت که معجزه ای رخ میده و من شروع به نوشتن در رابطه با یه موضوع چالش بر انگیز می کنم و به این نتیجه رسیدم که من واقعن با چیزی که توش چالش نباشه مشکل دارم. زمان دانشگاه خوب یادمه وقتی استاد معادلات شروع می کرد به حرف زدن به تنها...
  • صدُ سیُ هَف 1396/08/30 01:26
    زمان زیادی میگذره. اینو میشه از اونجایی فهمید که من حدود پنج دقیقه داشتم به مغزم فشار میاوردم که اسم بلاگم چی بود. ولی خب، یادم اومد. خیلی وقته ننوشتم. نه اینجا و نه هیچ جای دیگه. چطور تونستم از نوشتن فاصله بگیرم هنوزم نمی دونم. آخرین نوشتم مربوط به یک سال و دوازده روز پیشه. هنوزم نمی دونم می تونم بنویسم دوباره یا نه....
  • صدُ سیُ شیش 1395/08/18 20:30
    تنها ناراحتیم از اینکه سنم داره میره بالا اینه که خیلی خوب دارم حس می کنم حافظه ام سیر پَسرفت رو در پیش گرفته و تنها حسرتی که تو زندگیم می خورم اینه که من باید باهوشترین فرد جهان می شدم ولی نشدم.
  • صدُ سیُ پنج 1395/08/08 21:46
    اینقد که تو ایسنتا عکس از قهوه و چای و نسکافه و عن و گه گذاشتن حالم از هرچی نوشیدنیه گرمه بهم می خوره.
  • صدُ سیُ چار 1395/06/12 21:15
    اینکه به فساد دستگاه دولتی اعتراض می کنیم، مهم نیست کدوم دوره بوده و چقد بوده و ما چقدر نسبت به اون شخص معترضیم. فقط و فقط هر کدوم از ما کافیه به این فک کنیم که اگه جایِ اون شخصِ مفسد بودیم اینکار رو انجام می دادیم یا نه؟ یه عالمه پول که احتمالِ اینکه گندش در بیاد کمه. اگه جوابمون نه بود اونوقت میشه گفت پیشرفت ولی اگه...
  • صدُ سیُ سِ 1395/04/04 00:57
    یقه بالا ... .
  • صدُ سیُ دُ 1395/04/02 02:55
    چل و پنج روز میشه که سیگار رو گذاشتم کنار. بعد از هش سال برایِ اولین بارِ که اینکار رو انجام میدم. نه حسِ خوب دارم نه حسِ بد. سیگار یه رفیقِ خوب بود. ولی این اواخر داشت بهم آسیب می رسوند.باید می رفت کنار. تنها حسِ خوبی که بهم داد حرفِ یه دوستم بود که می گفت: تو اگه سیگار رو بذاری کنار دیگه چیزی و کسی نیست که نتونی...
  • صدُ سیُ یک 1395/03/14 02:01
    اون اُردکِ بود که گفتم، اون رفت و جاش رو یه سگ گرفته. اُردک نه تربیت می شد نه نظافت حالیش بود. پدرسوخته الان کنارم خوابیده.
  • صدُ سی 1395/03/02 15:04
    ملت جوری به سگا احترام میذارن که دیگه فحشِ" پدرسگ" توهین به حقوقِ حیوانات محسوب میشه. نه اینکه بگم احترام نذاریدا، بذارید ولی به پدرتونم احترام بذارید.
  • صدُ بیسُّ نُ 1395/02/30 14:52
    با این وضعیتی که من در مورد رفتارِ گربه هایِ تهران می بینم نم نم باید تو اینستاگرام یه پیج به اسمِ rich cats tehran باز شه. قیافه گرفتناشون آشناس.
  • صدُ بیسُّ هَش 1395/02/26 22:08
    زندگی همینه و من (گورِ بابایِ اعتقاداتم) دوسِش دارم. D R U N K
  • صدُ بیسُّ هَف 1395/02/16 23:49
    هیچ وقت تو اولین دیدار به کسی که تو تاریکی زیادی بهت نزدیک شد اعتماد نکن.
  • صدُ بیسُّ شیش 1395/02/15 17:06
    یه اخلاقِ میشه گفت بدی که دارم اینه که یا باید بِبَرم. یا باید همرو با خودم بِکِشم پایین.
  • صدُ بیسُّ پنج 1395/02/10 00:24
    نمی دونم چجوری پایِ یه اُردک به خونم باز شده و من دارم ازش نگه داری می کنم.
  • صدُ بیسُّ چار 1395/02/05 02:45
    موضوع اینجاس که ملت اشتباهی شبا رو می خوابن. حیفه آخه.
  • صدُ بیسُّ سِ 1395/02/02 04:34
    نوایِ ما، خوش اومدی.
  • صدُ بیسُّ دُ 1395/01/28 02:30
    دارم تلو، دارم تلو، از «نیستی» مستم .«حالا «دکارتِ» مسخره، ثابت کند «هستم ش.ن - هرشب
  • صد بیسُّ یک 1395/01/28 00:21
    از کسایی که همیشه خوشن باید ترسید.
  • صدُ بیس 1395/01/20 23:08
    دستاش پرچمِ صلحه ... .